دختر بی همتای من

عشق مامان

سلام عشق مامان.چقدر دلم تنگ شده بود برات بنویسم بالاخره بعد از چند هفته اینترنتمون وصل شدهههههههههههورا.   کلی اتفاق این مدت افتاده که برات ننوشتم.بهت قول میدم همش رو این یکی  دو روزه برات بنویسم. _اول با  از همه با هم دیگه  رفتیم دیدن بچه خاله فاطی(دختر خاله مامان)   دانیال خان .     -بعد رفتیم تولد امیر علی  خاله الهام و عمو مجید کلی زحمت کشیده بودن  ویک تولد شاد و  دوست  داشتنی تدارک دیده بودن  - به ما هم کلی خوش  گذشت با هم دیگه  رقصیدیم و کلی شاد شدیم .   ...
29 شهريور 1391

نفس مامان

              نفس مامان سلام .چطوری عزیزم؟امروز زیاد تکون نخوردی  ولی اشکال نداره مامان خیالش راحته که فردا  نوبت دکتر داره صدای زیبای قلبت رو دوباره میشنوه.   عسلم دیشب با هم رفتیم عروسی.دختر خیلی خیلی خوبی بودی.اصلا مامان رو اذیت نکردی به قول  مامانی خانمی ماشالله.خبر خاصی تو عروسی نبود که تجربه جدیدی برای من و تو باشه فقط خاله الهام  حسابی هوای مامانی رو داشت که یک موقعه اتفاقی برای تو نیفته واقعا ازش ممنونم  .(بعدا باید حسابی خاله رو بوس کنی و ازش تشکر کنی. )   راستی فردا می خواه...
4 شهريور 1391

عسلکم

          عسلکم الان ساعت 11 شب هست و تو خودت رو  تو دل مامانی  قلمبه کردی و داری به طرز وحشتناکی به  قفسه سینه مامان  فشار میاری. ( عسلی یکم کوتاه بیا .فکر کنم خسته شدی.  به نظرم  یکم شنا کنی خستگیت در میادا.  اینطوری   مامان هم   می تونه یکم راحت نفس بکشه. ای  قربون دخترم  برم امتحان  کن ضرر   نمی بینی مادر )   راستی بالاخره دیروز با بابایی رفتیم آتلیه عکس بارداری گرفتیم.امیدوارم عکسامون خوب بشه اول به خاطر اینکه بعد 7 ...
2 شهريور 1391
1